کدام یک از آیات زیر، در توصیه به هجرت است تا انسان بدین
وسیله به خود ستم نکند؟
« اگر کو هها از جای کنده شود، تو بر جای بمان، دندا نها را بر هم
بفشار، پای در زمین کوب و چشم بر کرانه سپاه نه، و بیم بر خود راه مده و بدان که پیروزی از سوی خداست » جملات فوق فرمایش
حضرت علی علیه السلام در جنگ جمل خطاب به کیست؟
در چه سنی تمامی افراد در معرض خطر ابتلا به دیابت قرار دارند
و باید مراقب باشند؟
حجم فايل : ۳,۴۷۰ كيلوبايت
توضيحات : سووشون نام رماني از سيمين دانشور نويسنده نامدار چند دهه گذشته است. نويسنده در اين رمان زندگي فئودالي در زمان اشغال ايران از سوي انگليسيها را به زيبايي به نگارش درآورده است. كاربرد برخي واژههاي عاميانه شيرازي در متن گيرايي داستان را صد چندان كرده است. يكي از ويژگيهاي سووشون ساختار ساده و بيان روان آن است.
قرآن داراي چند آيه سجد ه دار است؟
-1 دوازده آیه سجده دار -2 پانزده آيه سجد ه دار
-3 چهارده آيه سجده دار
-4 یازده آيه سجده دار کتاب «فرماند های مثل پدر»براساس زندگی کدام سردار شهید
خراسانی نوشته شده است؟
-5 شهید محمدعلی محمدیان
-6 شهید یوسف کلاهدوز -7 شهید حسن علیمردانی
-8 شهید ساجدی طبق مطلب امروز صفحه نیستان، سه دوچرخه سوار مشهدی در چه
تاریخی و با چه پیامی اقدام به سفری طولانی در مسیر جاده ابریشم
نمودند؟
-9 هشت بهمن ماه 90 - پیام به مناسبت روز ورزش و مردم -10 شش دی ماه 90 - پیام صلح و دوستی و معنویت مردم ایرا ن زمین
-11 شش دی ماه 90 - پیام ورزش برای همه
-12 یازده دی ماه 90 - پیام ورزش برای همه و دوستی در آسیا کدام یک از بیمار یهای زیر از بیماری های شایع در دوران سالمندی
محسوب می شود؟
-13 تصلب شرایین
-14 پار یکنسون
-15 اضمحلال مغزی -16 همه موارد
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 13 ارديبهشت 1391برچسب:,
توسط Admin
|
آيه «سلام و تحيت»دركدام سوره قرار دارد؟ -81 سوره نساء / آيه 86
-82 سوره بقره / آیه 45
-83 سوره نمل / آیه 5
-84 سوره شمس / آیه 55 کتاب «موقعیت 22»براساس زندگی کدام سردار شهید خراسانی
نوشته شده است؟
-85 شهید علیمردانی -86 شهید رمضان علی عاملی
-87 شهید رفیعی
-88 شهید طرحچی بست بالا خیابان « ؟ این توصیف از مشهد قدیم را چه کسی نوشته است
و پا یین خیابان به عرض 22 ذرع وا متداد 90 ذرع است كه نهر بزرگ
چشمه گیلاس )گلسب( از وسط آن مي گذرد و رفتن حیوانات
به آنجا ممنوع است؛ جایی است که در قدیم مقصران آنجا بست
صفحه زائرانه امروز را بخوانید( ( ». مي نشستند
-89 خانیکوف
-90 بولارد -91 اعتمادالسلطنه
-92 فضل ا...خنجی اولين اتومبيلي كه به ايران وارد شد چه بود و به دستور چه كسي
انجام شد؟
-93 واگن اسبي، ناصرالدين شاه
-94 ماشين دودي، عضدالملك
-95 ديزل، ناصرالدين شاه -96 فورد كروكي كلاچي، مظفرالدين شاه
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 11 ارديبهشت 1391برچسب:,
توسط Admin
|
كدام يك از موارد زير منجر به تشديد بيماري ورم معده م يشود؟ 49 - نوشيدني هاي گاز دار
50 - ميوه
51 - سبزي
52 - همه موارد در مرحله دوم انتخابات مجلس شوراي اسلامي در مشهد،
چند نماينده راهي مجلس خواهند شد؟
4- نماينده 53
3- نماينده 54 2 نماينده - 55
1 نماينده -56 رمز عمليات والفجر 8 چه بود؟
-57 يا عل يابن ابي طالب)ع(
58 - يا حسين، يا حسين، يا حسين)ع(
59 -يا صاحب الزمانا دركني)عج( -60 يا فاطم هالزهرا)ع( قرآن كريم به ترتيب چند جزء، چند حزب و چند آيه دارد؟ 30 جز ، 120 حزب و 6236 آيه -61
30 جزء، 120 حزب و 6326 آيه -62
30 جز ، 90 حزب و 6236 آيه -63
30 جز ، 120 حزب و 6336 آيه -64
نحوه ارسال پيامك:
49-55-60-61
ارسال به شماره 3000222210
اين مسابقه فقط مخصوص مشهدي هاست!
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 11 ارديبهشت 1391برچسب:,
توسط Admin
|
كدام يك از موارد زير منجر به تشديد بيماري ورم معده م يشود؟ 49 - نوشيدني هاي گاز دار
50 - ميوه
51 - سبزي
52 - همه موارد در مرحله دوم انتخابات مجلس شوراي اسلامي در مشهد،
چند نماينده راهي مجلس خواهند شد؟
4- نماينده 53
3- نماينده 54 2 نماينده - 55
1 نماينده -56 رمز عمليات والفجر 8 چه بود؟
-57 يا عل يابن ابي طالب)ع(
58 - يا حسين، يا حسين، يا حسين)ع(
59 -يا صاحب الزمانا دركني)عج( -60 يا فاطم هالزهرا)ع( قرآن كريم به ترتيب چند جزء، چند حزب و چند آيه دارد؟ 30 جز ، 120 حزب و 6236 آيه -61
30 جزء، 120 حزب و 6326 آيه -62
30 جز ، 90 حزب و 6236 آيه -63
30 جز ، 120 حزب و 6336 آيه -64
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 10 ارديبهشت 1391برچسب:,
توسط Admin
|
آية الكرسي دركدام سورة قرآن قرار دارد؟
-33 سوره آل عمران -34 سوره بقره
-35 یوره یوسف
-36 سوره زخرف کتاب «مردها زود بزرگ می شوند» براساس زندگی کدام سردار شهید خراسانی است؟
-37 شهید علیمردانی
-38 شهید رمضانعلی عامل -39 شهیدا بوالفضل رفیعی
-40 شهید طرحچی طبق مطلب صفحه خانواده سالم، مادران شیرده باید روزانه چند لیوان شیر بنوشند؟
-41 چهار لیوان
-42 پنج لیوان -43 سه لیوان
-44 دو لیوان اولين مدال آور تاريخ وزنه برداري ايران چه نام دارد؟
-45 محمد نصيري
-46 محمود نامجو -47 جعفر سلماسي
-48 علي ميرزايي رمانشاهي
آيه اي كه «پنج وقت نمازهاي يوميه» در آن آمده است در كدام
سوره قرار گرفته است؟
-17 سوره آل عمران، آیه 78
-18 سوره بقره، آیه 78 -19 سوره اسراء آيه 78
-20 سوره نساء، آیه 78 عملياتي كه منجر به آزادي خرمشهر گرديد روز 10 ارديبهشت 61
آغاز شد. رمز اين عمليات چه بود ؟
-21 بسم ا... الرحمن الرحيم يا محمد بن عبدا... -22 يا علي بن ابي طالب
-23 بسم ا... الرحمن الرحيم بسم ا... القاصم الجبارين يا علي بنا بيطالب
-24 يا زهرا يا زهرا يا زهرا با توجه به گستردگی جوامع امروز، بهترین کمک به جوانان برای
ازدواج کدام یک از گزین ههای زیر است؟ )برای راهنمایی فه ستون
یادداشت صفحه خانواده سالم مراجعه کنید(
-25 آسان گیری -26 مشاوره پیش ازا زدواج
-27 تشویق بها زدواج
-28 طولانی کردن زمان نامزدی آيا مي دانيد اولين چاه حفاري شد هاي كه به نفت رسيد در كدام شهر
بود؟ -29 مسجد سليمان
-30 آبادان
-31 اهواز
-32 نفت شهر
آيه اي كه ملاك سنجش انسا نها است در كدام سوره قرار دارد؟
-1 آیه 11 سوره نساء
-2 آیه 89 سوره بقره -3 آيه 13 سوره حجرات
-4 آیه 45 سوره آل عمران
طبق مصاحبه امروز روزنامه شهرآرا با همسر بزرگوار شهید برونسی،
این سردار بزرگ خراسانی، به مدت چندسال مفقودالاثر بوده است؟
5- 23سال 27-6 سال
7- 25سال
8- 29سال مصرف بيش از حد كداميك از مواد غذايي زير بطور مستقيم باعث
تجمع چربي در ناحيه شكم مي شود؟ -9 مواد نشاسته اي
-10 آجيل و مغزها
-11 لبنيات پرچرب
-12 گوشت ها در جنگ دوازده رخ شاهنامه كدام پهلوان ايراني از پهلوانان ايران با
دو نفر از پهلوانان سپاه توران مبارزه كرد؟
-13 گودرز -14 بيژن
-15 رهام
-16 گيو
شهر مشهد مركز شهرستاني به همين نام و مركز پهناورترين استان، يعني خراسان است كه داراي 313337 كيلومتر مربع مساحت مي باشد و در 36 درجه و 17 دقيقه عرض شمالي و 59 درجه و 36 دقيقه و 45 ثانيه طول شرقي قرار دارد. وسعت شهرستان مشهد 17358 كيلومتر مربع است و در حوضه آبريز كشف رود و در انتهاي جنوبي دشت رسوبي توس واقع است و دو رشته كوه هزار مسجد در شمال و بينالود در جنوب آن قرار دارد و ارتفاع آن از سطح دريا حدود 970 متر و فاصله زميني آن با تهران 934 كيلومتر است، و رودخانه كشف رود در 8 كيلومتري شمال اين شهر از شمال غرب به سمت شرق جريان دارد. شهرستان مشهد محدود است از شمال به جمهوري تركمنستان و از شمال غربي به درگز و چناران و از غرب و جنوب به شهرستانهاي نيشابور و فريمان و از شرق و جنوب شرقي با سرخس و تربتجام هم مرز است. اين شهرستان داراي 4 شهر (كلات، طرقبه، شانديز و مشهد) و 5 بخش و 15 دهستان و 1190 آبادي بوده و جمعيت شهرستان مشهد براساس آخرين سرشماري در سال 1375، 2247996 نفر بوده است كه 1908083 نفر ساكن در شهر و 339728 در روستا و بقيه غير ساكن بودهاند. در نظام سلسله مراتب شهري ايران، مشهد در مرتبه دوم بعد از تهران قراردارد كه به دليل اعتبار فرامنطقهاي و عوامل مختلفي همچون قرارداشتن در مسير راههاي تجاري و ارتباطي كشورهاي آسياي ميانه و افغانستان، همواره جمعيت آن در حال افزايش است
سلام و خداقوت، اصولا حکما و فلاسفه در باب مبدا و منشاء فخرفروشي بشر نظريه هاي زيادي دارند که همگي گواه آن است که فخرفروشي در دهه ۶۰ خورشيدي و بين بچه هاي آن دوره رواج داشته، منتها برخلاف کمي قبل و کمي بعدش نوع فخرفروشي ها خيلي ساده و در عين حال شيرين بود. به طور مثال يک قايق حلبي که قرار بود به کمک جرقه کبريت روي آب راه برود اما در بيشتر مواقع در اولين فرصت مي رفت ته حوض! يک ابزار خوب براي فخرفروشي به بچه محل ها بود. اما فخرفروشي ما همانا و مقابله به مثل بچه همسايه همانا! زود مي رفت جاسوئيچي موزيکال برادرش را مي آورد و به رخ ما مي کشيد. ما هم که عمرا کم مي آورديم، آن موقع سگا، ميکرو و آتاري در بيشتر منازل پيدا مي شد اما فيلم آن نه! بنابراين زود مي رفتيم فيلم آتاري را مي آورديم و با اعتماد به نفس مي گفتيم: اندازه اين جا تا سر کوچه توش بازي داره! اما بشنويد از بچه همسايه که در چنين موقعيتي مي پرسيد: کمبات هم داره؟ اگر داشت که هيچي، اما اگر نداشت ما کم نمي آورديم و زود مي گفتيم کمبات که قديمي شده، الان فقط «کنترا» کيف مي ده! بچه همسايه هم ديگر رغبت نمي کرد که پرس و جو کند ببيند حالا اصلا اين بازي کنترا داخل فيلم سگا هست يا نه؟ اصلا وجود دارد يا نه؟ اما از انتقام غافل نمي شد، برگ برنده اش ليزري بود که يواشکي از اتاق پدرش کش رفته بود، البته ليزرها بيشتر در دهه ۷۰ روي بورس بود. آخرش هم که ديگر هيچي گير نمي آورديم مي رفتيم از داخل بسته بندي چيني هاي منزل پلاستيک حبابي مي آورديم و هي مي ترکانديم. حتي سکه هاي ۵۰ ريالي سفيدرنگي که بعد از ۵۰ ريالي هاي زرد آمده بود هم ابزار فخرفروشي ما بود. تازه اگر از پوست آدامس هايي که با آب دهان نقش و نگارهاي فلسفي روي سر و صورت ما ايجاد مي کردند بگذريم از کنار خودروي رنوي خان دايي، کفش چراغدار پسرعمو، جامدادي موزيکال برادر بزرگ تر، ليوان تاشوي خواهر يا مدادتراش ثابت و بزرگ خانواده که نمي شد گذشت.
تاکسل/ «آنجلو برامانتي» و «جوزف سيراکوسا» دو هنرمند مبتکر آمريکايي نمايشگاهي از مجسمه هاي ساخته شده از صفحات قديمي گرامافون را در نيويورک برگزار کردند. آن ها با ساخت مجسمه هايي حيرت انگيز با طرح هاي مدرن از صفحات قديمي و بازيافتي سعي کردند پيوندي منحصر به فرد بين زندگي مدرن و سنتي برقرار کنند.
شناگر معلول
ديلي تلگراف/ شناگر معلول فرانسوي که نه بازو دارد و نه پا تصميم گرفته است در آب هاي اطراف جهان شنا کند! «فيليپ کروژان» که در يک حادثه برق گرفتگي دو دست و دو پايش را از دست داده، قرار است در يک حرکت نمادين براي نشان دادن اتحاد بين 5 قاره جهان، در تمام تنگه ها و مرزهاي آبي بين قاره ها شنا کند. وي براي شروع، کانال انگليس را انتخاب کرده است.
گياه حساس
آديتي سنترال/ «ميموسا پوديکا» نام گياهي عجيب و غريب است که هيچ علاقه اي به لمس شدن ندارد و اين را به وضوح نشان مي دهد. اين گياه آمريکايي زماني که با دست انسان و يا هر موجود ديگري لمس شود، به سرعت عکس العمل نشان مي دهد و برگ هايش را يکي يکي جمع مي کند و بسته مي شود و خود را از ديد پنهان مي کند!
دزد بدشانس
تورنتوسان/ دزد بد شانس کانادايي خودش با التماس از پليس درخواست کرد تا وي را دستگير کنند! اين جوان 19 ساله که براي فرار از دست پليس درون دودکشي آجري پنهان شده بود بعد از 15 دقيقه از دور شدن پليس متوجه شد که در دودکش گير کرده است و نمي تواند خارج شود به همين دليل مجبور شد با پليس تماس بگيرد و درخواست کمک کند!
افسانه عروس مرده
آد نيوز/ مردم شهر «چيهوها» در مکزيکو افسانه عجيب و غريبي دارند که باعث شده صدها گردشگر براي کشف آن به اين شهر سفر کنند. اين افسانه عجيب مربوط به عروسک عروسي مي شود که براي 75 سال است در ويترين يک مغازه لباس عروس وجود دارد و محلي ها مي گويند اين مدل، جسد خشک شده دختر صاحب فروشگاه است که در شب عروسي اش مرده!
بازي Resident Evil: Operation Raccoon City منتشر شد و همانطور که عده زيادي از منتقدان پيشبيني کرده بودند، بازي خوبي از آب درنيامد. در واقع Capcom به خوبي ميدانست که ساخته يک نسخه متفاوت که از جريان اصلي بازي منحرف ميشود، ميتواند يک ريسک بزرگ باشد. اين بازي با همه سروصدايي که به راه انداخت، در مجموع 5 امتيازي شد و در رده بازيهاي متوسط رو به پايين جاي گرفت و انحراف از داستان اصلي و توجه به نقش منفيهاي داستان، بزرگترين ضربهاي بود که به آن وارد شد.
اما Capcom قصد دارد آبروي رفته Resident Evil را با نسخه آتي اين مجموعه بازگرداند. اين نسخه Resident Evil 6 نام خواهد داشت و به داستان سري اصلي اين مجموعه بازميگردد.
بازي Resident Evil 10 سال پس از وقايع نسخه دوم اين بازي آغاز ميشود. طرفداران Resident Evil به خوبي ميدانند که اين سري با نسخه دوم به اوج رسيد و طرفداران بسياري در بين علاقهمندان سبک شوتر سوم شخص ترسناک به دست آورد. داستان درام اين نسخه، باعث شد که کاراکترهاي Resident Evil به شخصيتهاي محبوب بازيکنان تبديل شوند و Resident Evil: Operation Raccoon City دقيقا به خاطر حمله به اين شخصيتها با شکست رو به رو شد. حال که سازندگان اين مجموعه به طرفداري جدي بازيکنان از اين شخصيتها پي پردهاند، Resident Evil 6 را به گونهاي افراطي با اين شخصيتها پيوند زدهاند.
در Resident Evil 6 دو کاراکتر محبوب اين سري يعني Leon S. Kennedy و Chris Redfield حضور خواهند داشت. البته مانند گذشته بيشتر بار داستان بازي را Leon بر دوش خواهد کشيد.
داستان بازي در يک شهر خيالي از کشور چين روايت ميشود. يک گروه براي کشف و بازگويي وقايع تلخ شهر Raccoon City به اين شهر اعزام ميشوند؛ در حالي که ده سال از اين وقايع گذشته است و اين طور به نظر ميرسد که ديگر اثري از ويروس و نقشبدهاي اين مجموعه باقي نمانده است اما به طور ناگهاني اين گروه مورد حمله يک گروه تروريستي واقع ميشوند و بيشتر اعضاي تيم به وسيله ويروس جديد، آلوده ميشوند. مشخص ميشود که منشاء ويروس شهري در چين است در حالي که زامبيهاي آلوده به ويروس به سرعت در حال گسترش بيماري به شهرها و کشورهاي ديگر هستند.
به گفته سازنده بازي Resident Evil 6 ترسناکترين و در عين حال درامترين نسخه از اين سري تا به امروز خواهد بود. تمام کاراکترهاي مجموعه به اضافه چند کاراکتر جديد که قرار است به لطف داستان خيلي زود محبوب شوند، مجموعه بزرگي را تشکيل خواهند داد و سازنده بازي قصد دارد با قرباني کردن برخي از آنها، درام Resident Evil را کاملتر کند.
از منظر گيمپلي، اين نسخه يکي از سختترينهاي Resident Evil خواهد بود. سازنده بازي چند بخش براي اجراي چند نفره به بازي افزوده است. علاوه بر اين مانند نسخه اخير از اين مجموعه، Resident Evil در بخش داستاني از امکان Co-Op برخوردار است.
Resident Evil 6 براي کنسولهاي Xbox 360، PS3 و سيستمعاملهاي خانواده ويندوز به عرضه عمومي گذاشته خواهد شد. دوم اکتبر سال ميلادي جاري، زمان عرضه اين بازي براي کنسولها خواهد بود و نسخه قابل اجرا در ويندوز، بعد از آن به عرضه عمومي گذاشته خواهد شد.
نکته جالب اين است که يکي از نسخههاي اين بازي نسخه Premium نام دارد که يکي از گرانترين بازيهاي طول تاريخ بازيهاي رايانهاي خواهد بود. اين نسخه به همراه يک کت چرمي سياه رنگ که Leon در طول بازي ميپوشد، عرضه ميشود و بيش از 800 يورو قيمت خواهد داشت.
شرکت Shogun Bros ماوسي براي بازي را منحصرا براي بازيهاي سري FPS Shooters طراحي نموده است که مجهز به سنسورهاي محوري X و Y جهت موقعيتيابي صحيح ميباشد.
حساسيت اين ماوس 5700dpi و سرعت عملکرد آن 1000MHZ است. طراحي آرگونوميک و 11 دکمه برنامهريزي شده از ديگر امکانات اين ماوس بازي پيشرفته است.
اين محصول تجربه جديدي را در مورد بازيهاي رايانهاي در اختيار شما قرار خواهد داد.
وقتی آن شب از سر کار به خانه برگشتم، همسرم داشت غذا را آماده میکرد، دست او را گرفتم و گفتم، باید چیزی را به تو بگویم. او نشست و به آرامی مشغول غذا خوردن شد. غم و ناراحتی توی چشمانش را خوب میدیدم.
یکدفعه نفهمیدم چطور دهانم را باز کردم. اما باید به او میگفتم که در ذهنم چه میگذرد. من طلاق میخواستم. به آرامی موضوع را مطرح کردم. به نظر نمیرسید که از حرفهایم ناراحت شده باشد، فقط به نرمی پرسید، چرا؟
از جواب دادن به سوالش سر باز زدم. این باعث شد عصبانی شود. ظرف غذایش را به کناری پرت کرد و سرم داد کشید، تو مرد نیستی! آن شب، دیگر اصلاً با هم حرف نزدیم. او گریه میکرد. میدانم دوست داشت بداند که چه بر سر زندگیاش آمده است. اما واقعاً نمیتوانستم جواب قانعکنندهای به او بدهم. من دیگر دوستش نداشتم، فقط دلم برایش میسوخت.
با یک احساس گناه و عذاب وجدان عمیق، برگه طلاق را آماده کردم که در آن قید شده بود میتواند خانه، ماشین، و ۳۰% از سهم کارخانهام را بردارد. نگاهی به برگهها انداخت و آن را ریز ریز پاره کرد. زنی که ۱۰ سال زندگیش را با من گذرانده بود برایم به غریبهای تبدیل شده بود. از اینکه وقت و انرژیش را برای من به هدر داده بود متاسف بودم اما واقعاً نمیتوانستم به آن زندگی برگردم چون عاشق یک نفر دیگر شده بودم. آخر بلند بلند جلوی من گریه سر داد و این دقیقاً همان چیزی بود که انتظار داشتم ببینم. برای من گریه او نوعی رهایی بود. فکر طلاق که هفتهها بود ذهن من را به خود مشغول کرده بود، الان محکمتر و واضحتر شده بود.
روز بعد خیلی دیر به خانه برگشتم و دیدم که پشت میز نشسته و چیزی مینویسد. شام نخورده بودم اما مستقیم رفتم بخوابم و خیلی زود خوابم برد چون واقعاً بعد از گذراندن یک روز لذت بخش با معشوقه جدیدم خسته بودم. وقتی بیدار شدم، هنوز پشت میز مشغول نوشتن بود. توجهی نکردم و دوباره به خواب رفتم. صبح روز بعد او شرایط طلاق خود را نوشته بود: هیچ چیزی از من نمیخواست و فقط یک ماه فرصت قبل از طلاق خواسته بود. او درخواست کرده بود که در آن یک ماه هر دوی ما تلاش کنیم یک زندگی نرمال داشته باشیم. دلایل او ساده بود: وقت امتحانات پسرمان بود و او نمیخواست که فکر او بخاطر مشکلات ما مغشوش شود.
برای من قابل قبول بود. اما یک چیز دیگر هم خواسته بود. او از من خواسته بود زمانی که او را در روز عروسی وارد اتاقمان کردم به یاد آورم. از من خواسته بود که در آن یک ماه هر روز او را بغل کرده و از اتاقمان به سمت در ورودی ببرم. فکر میکردم که دیوانه شده است. اما برای اینکه روزهای آخر با هم بودنمان قابلتحملتر باشد، درخواست عجیبش را قبول کردم.
درمورد شرایط طلاق همسرم با معشوقهام حرف زدم. بلند بلند خندید و گفت که خیلی عجیب است. و بعد با خنده و استهزا گفت که هر حقهای هم که سوار کند باید بالاخره این طلاق را بپذیرد.
از زمانیکه طلاق را به طور علنی عنوان کرده بودم من و همسرم هیچ تماس جسمی با هم نداشتیم. وقتی روز اول او را بغل کردم تا از اتاق بیرون بیاورم هر دوی ما احساس خامی و تازهکاری داشتیم. پسرم به پشتم زد و گفت اوه بابا رو ببین مامان رو بغل کرده. اول او را از اتاق به نشیمن آورده و بعد از آنجا به سمت در ورودی بردم. حدود ۱۰ متر او را در آغوشم داشتم. کمی ناراحت بودم. او را بیرون در خانه گذاشتم و او رفت که منتظر اتوبوس شود که به سر کار برود. من هم به تنهایی سوار ماشین شده و به سمت شرکت حرکت کردم.
در روز دوم هر دوی ما برخورد راحتتری داشتیم. به سینه من تکیه داد. میتوانستم بوی عطری که به پیراهنش زده بود را حس کنم. فهمیدم که خیلی وقت است خوب به همسرم نگاه نکردهام. فهمیدم که دیگر مثل قبل جوان نیست. چروکهای ریزی روی صورتش افتاده بود و موهایش کمی سفید شده بود. یک دقیقه با خودم فکر کردم که من برای این زن چه کار کردهام.
در روز چهارم وقتی او را بغل کرده و بلند کردم، احساس کردم حس صمیمیت بینمان برگشته است. این آن زنی بود که ۱۰ سال زندگی خود را صرف من کرده بود. در روز پنجم و ششم فهمیدم که حس صمیمیت بینمان در حال رشد است. چیزی از این موضوع به معشوقهام نگفتم. هر چه روزها جلوتر میرفتند، بغل کردن او برایم راحتتر میشد. این تمرین روزانه قویترم کرده بود!
یک روز داشت انتخاب میکرد چه لباسی تن کند. چند پیراهن را امتحان کرد اما لباس مناسبی پیدا نکرد. آه کشید و گفت که همه لباسهایم گشاد شدهاند. یکدفعه فهمیدم که چقدر لاغر شده است، به همین خاطر بود که میتوانستم اینقدر راحتتر بلندش کنم.
یکدفعه ضربه به من وارد شد. بخاطر همه این درد و غصههاست که اینطور شده است. ناخودآگاه به سمتش رفته و سرش را لمس کردم.
همان لحظه پسرم وارد اتاق شد و گفت که بابا وقتش است که مامان را بغل کنی و بیرون بیاوری. برای او دیدن اینکه پدرش مادرش را بغل کرده و بیرون ببرد بخش مهمی از زندگیش شده بود. همسرم به پسرمان اشاره کرد که نزدیکتر شود و او را محکم در آغوش گرفت. صورتم را برگرداندم تا نگاه نکنم چون میترسیدم در این لحظه آخر نظرم را تغییر دهم. بعد او را در آغوش گرفته و بلند کردم و از اتاق خواب بیرون آورده و به سمت در بردم. دستانش را خیلی طبیعی و نرم دور گردنم انداخته بود. من هم او را محکم در آغوش داشتم. درست مثل روز عروسیمان.
اما وزن سبکتر او باعث ناراحتیم شد. در روز آخر، وقتی او را در آغوشم گرفتم به سختی میتوانستم یک قدم بردارم. پسرم به مدرسه رفته بود. محکم بغلش کردن و گفتم، واقعاً نفهمیده بودم که زندگیمان صمیمیت کم دارد. سریع سوار ماشین شدم و به سمت شرکت حرکت کردم. وقتی رسیدم حتی در ماشین را هم قفل نکردم. میترسیدم هر تاخیری نظرم را تغییر دهد. از پلهها بالا رفتم. معشوقهام که منشیام هم بود در را به رویم باز کرد و به او گفتم که متاسفم، دیگر نمیخواهم طلاق بگیرم.
او نگاهی به من انداخت، تعجب کرده بود، دستش را روی پیشانیام گذاشت و گفت تب داری؟ دستش را از روی صورتم کشیدم. گفتم متاسفم. من نمیخواهم طلاق بگیرم. زندگی زناشویی من احتمالاً به این دلیل خستهکننده شده بود که من و زنم به جزئیات زندگیمان توجهی نداشتیم نه به این دلیل که من دیگر دوستش نداشتم. حالا میفهمم دیگر باید تا وقتی مرگ ما را از هم جدا کند هر روی او را در آغوش گرفته و از اتاق خوابمان بیرون بیاورم. معشوقهام احساس میکرد که تازه از خواب بیدار شده است. یک سیلی محکم به گوشم زد و بعد در را کوبید و زیر گریه زد. از پلهها پایین رفتم و سوار ماشین شدم. سر راه جلوی یک مغازه گلفروشی ایستادم و یک سبد گل برای همسرم سفارش دادم. فروشنده پرسید که دوست دارم روی کارت چه بنویسم. لبخند زدم و نوشتم، تا وقتی مرگ ما را از هم جدا کند هر روز صبح بغلت میکنم و از اتاق بیروم میآورمت.
شب که به خانه رسیدم، با گلها دستهایم و لبخندی روی لبهایم پلهها را تند تند بالا رفتم و وقتی به خانه رسیدم دیدم همسرم روی تخت افتاده و مرده است! او ماهها بود که با سرطان میجنگید و من اینقدر مشغول معشوقهام بودم که این را نفهمیده بودم. او میدانست که خیلی زود خواهد مرد و میخواست من را از واکنشهای منفی پسرمان بخاطر طلاق حفظ کند. حالا حداقل در نظر پسرمان من شوهری مهربان بودم.
جزئیات ریز زندگی مهمترین چیزها در روابط ما هستند. خانه، ماشین، داراییها و سرمایه مهم نیست. اینها فقط محیطی برای خوشبختی فراهم میآورد اما خودشان خوشبختی نمیآورند.
سعی کنید دوست همسرتان باشید و هر کاری از دستتان برمیآید برای تقویت صمیمیت بین خود انجام دهید.
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
ستاره اي از شرق و
آدرس
hamejoreh91.LXB.ir لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.